زبانشناسان و اندیشمندان تعاریف متعددی از نوآوری از نظر لغوی و مفهومی ارائه دادهاند. برای پی بردن به ریشهی ایرانی، لاتین یا هند و اروپایی واژهی «نو» در پارسی و "new" در لاتین نیاز به پژوهشی عمیق و گسترده وجود دارد که در این مجال نگنجد، حتی نمیتوان تشابه بسیار نزدیک لفظی «نوآور» در فارسی را با Innovare در لاتین را تصادفی فرض کرد.
در هرحال انتقال واژگان از زبانی به زبان دیگر و بحث وامواژهها امری بسیار عادی و طبیعی است. تعاریفی که نظریهپردازان مدرن از نوآوری دارند بیشتر در رابطه با اموری مانند: توانایی انجام امری ابتکاری که منجر به خلق محصول یا خدمتی جدید شود؛ محصول جدید، خدمات جدید، روشهای جدید تولید، ایده جدید در نظام سیاسی، برنامه و روش جدید برای تولید بهتر با کیفیت بهتر، کارایی و اثربخشی بیشتر هستند.
با وجود اینکه بین خلاقیت و نوآوری همپوشانیهایی وجود دارد و میتوان گفت تا حدودی لازم و ملزوم همدیگر هستند، اما، مرزها و تفاوتهایی زیادی بین آنها وجود دارد. خلاقیت یعنی توانایی پرورش یا بهوجود آوردن یک انگاره یا اندیشهی جدید؛ طی کردن راهی تازه؛ خیالپردازی و تصویرسازی؛ توانایی ارائه راه حل مسائل؛ ارائهی فکرها و طرحهای نوین برای تولیدات و خدمات جدید که باعث توسعه و رشد در تمامی زمینهها میشوند.
الگوها و تعاریف فوق بیشتر بر تعاریفی استوار هستند که نظریهپردازان غربی ارائه دادهاند. با توجه به اینکه هدف این مرکز اتکا و استناد به الگوهای ریشهدارِ ایرانی است، بنابراین تأکید بر این نکته ضروری است که اشاره به نوآوری در فرهنگ ایرانی قدمتی اساطیری و چندهزارساله دارد. با استناد به شاهنامهی فردوسی، بهعنوان شناسنامهی فرهنگی ایرانیان میتوان با قاطعیت گفت که نوآوری و خلاقیت در فرهنگ ایرانی، مصادیق بیشتر و متنوعتری از مصادیق ذکر شده توسط نظریهپردازان غربی دارد.
در شاهنامهی فردوسی به مصادیقی مانند: نوآوری در سخن، نوآوری در لباس، نوآوری در غذا، نوآوری در اندیشه، هنر، خیالپردازی و تصویرگری، پزشکی، هوشبری، بهداشت، اندیشهی پرواز، بیماریهای روانی و راه درمان آنها (ارائه مشکل و راه حل مسائل) پرداخته شده است.
عوامل مؤثر برنوآوری
عوامل بسیاری بر فرآیند نوآوری تأثیرگذارند. بطور کلی این عوامل را میتوان به عوامل داخلی و خارجی تقسیم کرد. پرداختن به همهی عوامل نیاز به تحقیقی گسترده دارد که به تدریج در همین سامانه بررسی خواهند شد. در این بخش به یکی از عوامل مهمِ داخلی که نقش زیادی در فرایند نوآوری دارد پرداخته میشود:
۱. تعامل
در طول تاریخ یکی از عوامل مهمی که در زایشِ تمدنها و خلق ایدههای نو تأثیر داشته است، بحث تعامل گسترده و حسابشده بوده است. هرگاه نهادهای علمی و دولتی توانستهاند تعاملی سازنده و دوجانبه با مراکز علمی داخلی و خارجی داشته باشند، زایشِ ایدهی نو در پی داشته است. بهعنوان نمونه، عصر زرینِ تمدنِ ایران اسلامی زمانی بهوجود آمد که در خراسانِ بزرگ، سامانیان با تدبیرِ خاصِ خود، توانستند فضایی بهوجود آورند که تمامی اقوام، ملیتها و مذاهب با هم تعاملِ سازنده داشته باشند؛ فارغ از اینکه چه کیش و باوری دارند. این تدبیر باعث شد که نخبگان از تمامی مراکز علمی دنیا، بهسوی خراسان بزرگ روانه شوند. بهگونهای که رودکی با افتخار بسراید:
اگر تجارب چندین هزارسالهی نیاکان ما چراغ راه ما باشد، میتوان امروزه نیز با تعاملِ حساب شده، در جذبِ نخبگان و ایدههای برتر از راه تعامل موفق باشیم و ما نیز با افتخار رودکیوار بسراییم: «هرکجا خراسانست، پیروزی آنجاست».